عاخه چرا بحث کردم باهاش!
نه یعنی من اجازه گله کردن رو هم ندارم!
اصن چرا اون سرم داد زد! اون خلقش تنگ ه من باید تحمل کنم ولی من خلقم تنگ ه اون نباید درک کنه!
چقد بده یه ادم سخت مغرور رو تو زندگیت داشته باشی! تا کردن با این ادما چقد سخته! پیر میشم تا بخوام خودمو وفق بدم باهاش
شده یه لحظه با دیدن یه دوست شوکه بشین و با خودتون بگین وااااای این آدم چقد با اون پسری که میشناختم فرق میکنه
شده یه دوست شاد و شنگول تون تبدیل به یه آدم دپرس بشه ؟ اون موقع چیکار کردید؟ من با دیدنش یاد روزای خوش و شادمون افتادم که با هم تو کافه مینشستیم اون قلیون میکشید و من نگاهش میکردم، بعد میگفت نه اینجوری کیف نمیده تو هم بکش
درباره این سایت